در قرن ششم استفاده از موزاییک برای حیاط تکنیک جدیدی به وجود آورد که به موجب آن تسریهای طلا و نقره در زوایای بسیار تیز قرار میگرفتند تا بازتاب را افزایش دهند.
با نشان دادن انتهای آینه آنها به سمت پایین در جهت تماشاگر، می توان حداکثر اثر نور را تضمین کرد. در ایاصوفیه در استانبول، قسمتهای طلایی عظیم در موزاییکهای دیواری امپراتور ژوستینیان با مکعبهایی که به این سمت کج شدهاند، چیده شدهاند.
در یک گوشه به خصوص تاریک، تسری ها نه تنها به سمت پایین متمایل می شوند، بلکه کمی به طرفین چرخانده می شوند تا نور پنجره نزدیک را بگیرند.
تکنیک مشابهی بر اساس درجه بالایی از کج شدن تسری های طلا در مناطق بدون نور را می توان در موزاییک های قبه الصخره در اورشلیم مشاهده کرد.
هالههایی با مکعبهای کجشده که دایرهای از نور اطراف سر پیکرههای مقدس را بیرون میآورند، در موزاییکهای بیزانسی قرنهای 6 تا 7 رایج شد، همانطور که در تابلوهای موزاییکی مربوط به این دوره در کلیسای Áyios Dhimítrios، تسالونیکی دیده میشود.
نمونههای قابل توجهی از این گونه هالهها نیز در میان موزاییکهایی یافت میشود که در قرن نهم در ایاصوفیه در استانبول، بالاتر از همه در تابلویی با امپراتور زانو زده نصب شدهاند.
در قرن بیستم، موزاییک به طور فزاینده ای به هنری تبدیل شد که بین مخترعی که طرح را ارائه می کرد و کارگری که آن را اجرا می کرد تقسیم شد.
شاید بتوان ویژگی خشک بسیاری از موزاییک های مدرن را به این واقعیت نسبت داد که هنرمند دیگر انگشت شست خود را روی هر تسری نمی گذارد.
در میان موادی که در تولید موزاییک نقش داشته و دارد، سرامیک پرکاربردترین است. نخهای سفالی در موزاییکهای یونانی بهعنوان کانتور استفاده میشد و بیزانسیها اغلب از همین ماده برای به تصویر کشیدن اشیاء و لباسهای قرمز استفاده میکردند.
امروزه از سرامیک لعاب دار یا بدون لعاب استفاده می شود و یکی از قوی ترین رقبای شیشه و سنگ است. تسریهای سرامیکی از کاشیها بریده میشوند یا مانند بسیاری از مواد موزاییک شیشهای مدرن مانند شیشه فشرده، بهصورت پیشساخته هستند.
بدون دیدگاه